
به گزارش خزرآنلاین، پس از قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی بود که اصلاحطلبان بر روی یک استراتژی به توافق رسیدند؛ اتهام زدن به خانم استاد به عنوان یک «پرستو»! ادعایی که نه قابلیت اثبات دارد و نه مستقیما نهاد خاصی را مطرح میکند که امکان تکذیب آن فراهم شود، ولی همزمان کلیت نهادهای اطلاعاتی […]
به گزارش خزرآنلاین، پس از قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی بود که اصلاحطلبان بر روی یک استراتژی به توافق رسیدند؛ اتهام زدن به خانم استاد به عنوان یک «پرستو»! ادعایی که نه قابلیت اثبات دارد و نه مستقیما نهاد خاصی را مطرح میکند که امکان تکذیب آن فراهم شود، ولی همزمان کلیت نهادهای اطلاعاتی کشور را زیر سوال میبرد.
البته رسانههای رسمی این جریان سیاسی، کمتر بهصورت «شفاف» ادعای پرستوسازی را مطرح میکنند، چرا که تبعات قضایی چنین ادعای عجیب و اثباتنشدهای میتواند برای آنها دردسرساز شود. نحوه پرداخت به چنین موضوعاتی همواره با میزان بالایی از ابهام همراه است تا هم از جنبههای حقوقی چنین ادعایی کاسته شود و هم موضوع به دلیل رازآلودگی، ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب داشته باشد.
از طرفی، چون نام هیچ نهادی نیز به طور رسمی در این رسانهها بیان نشده، واکنش هر نهادی ممکن است این سوال را ایجاد کند که چرا این نهاد خاص، به چنین اتهامی پاسخ داده؟ و آیا واقعا اتهامات متوجه این نهاد است که سریع به تکذیب چنین موضوعی پرداخته؟ در نقطه مقابل، عدم پاسخگویی نهادهای ذیصلاح نیز به قوت یافتن این شایعه در افکار عمومی کمک میکند.
“پرستو سازی اصلاح طلبانه” حالا به راهکاری برای وارد نمودن هجمه به نهادهای اطلاعاتی و روشی برای مظلوم نمایی برخی افراد ضعیف النفس تبدیل شده است! این استراتژی این روزها به حدی نخ نما شده که حتی اخیراً، یک عضو ضعیف النفس و دون پایه شورا با چنگ اندازی به آن در محفلی با حضور جمعی از کارگران، مدعی شده که حرف و حدیث ها در خصوص اقدامات خارج از عرف او در یکی از سازمان های زیرمجموعه شهرداری وانعکاس آن در برخی رسانه ها، ناشی از ناراحتی یک جریان از گرفتار نشدن او در دام “پرستو”یی است که به سراغش فرستاده اند!!
این اظهارات را عضوی بر زبان رانده که داستان ضعف نفس و دلدادگی اش به یکی از مدیره های شهرداری، شهره عام و خاص گردیده و عملا به همان اندازه که ادعای فرستادن پرستو به سراغ وی مضحک است، تصور گرفتار نشدن او در این به اصطلاح دام، خنده دار به نظر می رسد!!
البته نگاهی به وجنات و سکنات این عضو شورا نشان می دهد که وی نه تنها نیازی به دام گسترانی و تله گذاری ندارد بلکه اساسا خودش برای جنس مخالف، نوعی تله و دام محسوب می شود!!
فارغ از آن که پرستوسازی، توهم جریان اصلاح طلب برای جلوگیری از افول اخلاقی شان در نزد افکار عمومی بوده، نکته قابل تامل اینست که یک عضو شورا از چه توانایی خاصی برخوردار است که مثلا به قول خودش، دستگاه های اطلاعاتی برای به دام انداختن او آن هم از چنین روش متوهمانه ای، بسیج شده اند؟!
به نظر می رسد این عضو شورا برای از دست ندادن پایگاه رای خود، ابایی از تشوی کارگران به نافرمانی های مدنی و اتهام زنی به نهادهای اطلاعاتی ندارد! اگرچه چنین راهکارهایی هم برای فردی که عوام گرایی و بی جنبگی اش در نزد افکار عمومی عیان گشته، نسخه شفابخش نخواهد بود!