
به گزرش خزرآنلاین، نویسنده کتاب ارغنون خانم نسیم مقراضی در گفت و گو با خبرنگار رویداد گیلان گفت: حدود ده سال پیش بود که به کاشان سفر کردم و محو اصالت معماری و محاسبات بی نظیر و تناسبات طرب انگیز تزییناتِ بناهای این شهر که با اصالت 7 هزار ساله اش فخر ایران است شدم. […]
به گزرش خزرآنلاین، نویسنده کتاب ارغنون خانم نسیم مقراضی در گفت و گو با خبرنگار رویداد گیلان گفت: حدود ده سال پیش بود که به کاشان سفر کردم و محو اصالت معماری و محاسبات بی نظیر و تناسبات طرب انگیز تزییناتِ بناهای این شهر که با اصالت 7 هزار ساله اش فخر ایران است شدم.
از خانه عباسیان که بازدید میکردیم، کارمند شریف آن مجموعه وقت گذاشتن و جای جای بنا را با کاربریش برای ما شرح دادن . هر چه که ایشان بیشتر به زوایای معنایی و پنهان خانه از منظر دیگران اشاره میکردند، حس تصورات و رویا پردازی مرا بیشتر و بیشتر به فوران تشویق میکرد. و این شد که برای لحظاتی گوشه دنجی از خانه به نظاره نشستمو قالب داستانی با این پرسش که آدمهای این خونه چطوری زندگی میکردند؟ در ذهن من شکل گرفت.
بلند شدم و با دیدگاهی نو دوباره خانه رو برانداز کردم .لبه حوضچه ی حوضخانه نشستم و از تصور ذهنی شمعدانی ها و انعکاس نور مهتاب و ستارگان در شبهای کویری و آفتاب رخشان دم ظهر و درخشش آن بر سقف اون فضا مسخ و مسحور شدم.
با پنجدری و سه دری های ارسی و شیشه های رنگی و ملونش و تغییر رنگ نگاهم از پشت آن ،کلی خاطره ی رنگی ساختم. از راهروها و شارعش رد شدم و از دیدن بازی آفتاب با اضلاع و در و دیوار و آن فضا ، سایه وار حسسایه وار حس یگانگی کردم با خشت خشت خانه و از تصور اینکه نظاره طلوع و غروب ها و تماشای ستاره ها در پشت بام این خانه ، چه لذت وافری میتواند داشته باشد از خود بی خود شدم. و این شد که کاشان و فضای مشحون از هنر و دلباختگی اش ، بستر و بن مایه رمان ارغنون شد.
کاشانی که با آتشکده اش پیوند نور و معنا و فرهنگ را فریاد میزند و تقارن هنر و زندگی مردمان این دیار را میتوان در هر گوشه ای از این پهنا که آگاهی به تعالی رسیده و هنر به عرصه عیان رسیده، دید و این شهر و مردمانش را خالق وحدت میان عشق الهی و ماده دانست که هنرشان آیینه دار ملکوت است.
ماجرا در حالی که در زمان قاجار و در ارتباط با دربار ناصرالدین شاه کلید می خورد، با کشف یک راز توسط راوی اول داستان، خواننده را همگام با ماجراجویی های فروغ الزمان ، گام به گام با تعاریف و تصاویر پردازی های بی نظیر داستان، به پیش میبرد و کشش کشف را در او بر می انگیزد. در پی برملا شدن این راز، پای سرگذشت شخصیتی معنوی که معنایی ژرف به داستان می بخشد ، به داستان باز میشود که روئیت دیدگاه او و دریچه ای که با روایت زیبای عاشقانه هایش برای فروغ الزمان تعریف میکند، خود جای شنیدن دارد.