به گزارش خزر، پس از انتصاب دکتر شاهرخ یوسف زاده به عنوان رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان، انتصاباتی در بدنه این سازمان به وقوع پیوست. انتصاباتی که اگرچه با توجه به تغییر در راس دانشگاه علوم پزشکی چندان عجیب به نظر نمی رسید اما وقتی پای انتصاب مشاوران به میان می آید، حساسیت هایی در […]

به گزارش خزر، پس از انتصاب دکتر شاهرخ یوسف زاده به عنوان رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان، انتصاباتی در بدنه این سازمان به وقوع پیوست. انتصاباتی که اگرچه با توجه به تغییر در راس دانشگاه علوم پزشکی چندان عجیب به نظر نمی رسید اما وقتی پای انتصاب مشاوران به میان می آید، حساسیت هایی در رسانه ها برانگیخته می شود. به خصوص اینکه به کارگیری این مشاوران در سکوت کامل خبری صورت پذیرد!

1. جواد احمدی، مشاور اجرایی و حقوقی رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان از جمله مشاورانی است که انتصابش به شکل قابل تاملی در سکوت کامل خبری صورت گرفت و هیچ خبری مبنی بر این انتصاب در پورتال خبری دانشگاه منتشر نگردید.

سند زیر صفحه اول قرارداد مشاوره جواد احمدی را نشان می دهد. قابل تامل آن که مبلغ حق المشاوره در این قرارداد ماهیانه ۸۵ میلیون ریال در نظر گرفته شده است!  البته نظریه ای وجود دارد که در آن گفته می شود وی علاوه بر این، ۲۵ میلیون ریال هم تحت عنوان حق مدیریت دریافت می نموده و مدرک تحصیلی غیرمرتبط هم با حوزه ای که در آن به ارائه مشاوره می پردازد، دارد!

 

باید از رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان پرسید چرا علیرغم حضور نیروهای مستعد فراوان در بدنه این دستگاه دولتی عریض و طویل، از مشاوری که رابطه استخدامی با این دانشگاه نداشته است، استفاده نموده و قراردادی با وی تنظیم کرده که حق المشاوره ماهانه آن در طول قرارداد، معادل حقوق چندین نفر از پرسنل دانشگاه بوده است؟ اصلاً چرا در چنین موردی از اعضای هیات علمی برای مشاوره استفاده نمی شود؟ قابل تامل آن که دانشگاه علوم پزشکی گیلان به اذعان رییس همین دانشگاه، 350 میلیارد تومان بدهی دارد (اینجا را بخوانید) و مشخص نیست با این حجم بدهی، چه نیازی بر به کارگیری مشاوری خارج از بدنه سازمان با مدرک تحصیلی غیرمرتبط با زمینه فعالیت، وجود دارد؟


2. در قسمت دوم، اسناد قرارداد مشاوره میلیاردی منتشر می‌شود که در آن دانشگاه علوم پزشکی از شرکتی به عنوان مشاور استفاده می‌کند که در نوع خود بسیار جالب است!

بر اساس آن چه در موضوع قرارداد آمده، این شرکت می‌بایست در قبال دریافت مبلغ ناقابل تقریبی ۹۰۰میلیون تومانی به ارائه خدمات تخصصی مشاوره مدیریت به منظور تهیه گزارش امکان سنجی احداث مرکز آموزشی درمانی و پژوهشی ۱۰۰۰ تختخوابی رشت به منظور ارائه به بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا بپردازد! یعنی این شرکت باید برای تهیه یک گزارش به ارائه مشاوره بپردازد و در قبال آن تقریبا ۹۰۰ میلیون تومان دریافت کند!

باید از رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان پرسید فرآیند انتخاب این شرکت به عنوان مشاور به چه صورت بوده است؟ آیا انتخاب بر اساس مناقصه بوده است؟ اگر بوده، اسناد آن در کدام روزنامه کثیر الانتشار به چاپ رسیده است؟

عجیب‌ترین بند قرارداد اینکه مبلغ ۱۳۰ میلیون تومان بلافاصله بعد از انعقاد قرارداد به شرکت مشاور در صورت درخواستِ شرکت!! پرداخت خواهد شد! با جستجوی ساده‌ای در اینترنت می‌توان به اطلاعات جالبی از این شرکت مشاور دست یافت. مثلا اینکه این شرکت در مشهد به ثبت رسیده است و مرکز اصلی آن هم در مشهد است! آیا در گیلان هیچ شرکت بومی توانایی ارائه چنین خدمات مشاوره‌ای را به دانشگاه علوم پزشکی گیلان نداشته است؟!

در پایان باید گفت دانشگاه علوم پزشکی گیلان مدت هاست که با معوقات کارکنان خود دست و پنجه نرم می‌کند تا آن جا که چندی پیش معاون این دانشگاه معوقات کارانه پرسنل دانشگاه علوم پزشکی گیلان را ۱۴۰ میلیارد تومان دانسته بود. در مقابل این حجم بدهی، انعقاد قراردادهای این چنین و هزینه کرد مبالغی که می‌تواند صرف پرداخت معوقه بسیاری از کارکنان این دانشگاه شود، لازم و ضروری است؟


3. سند زیر حکایت از انعقاد قرارداد مشاوره با شرکت سهامی خاص “تعالی جویان پارس” به نشانی تهران، تحت عنوان “قرارداد ارایه خدمات مشاوره مدیریت برنامه ریزی” دارد. مبلغ کل این قرارداد مشاوره هم 137 میلیون تومان می باشد که البته مدتی بعد نماینده شرکت در این قرارداد با نگارش نامه ای خطاب به رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان، 82 میلیون تومان از کل مبلغ قرارداد را طلب می کند.

البته دامنه همکاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان به ریاست یوسف زاده چابک با این شرکت، تنها محدود به همان یک مورد نمی شود. چرا که سند زیر با همان تاریخ، حکایت از انعقاد یک قرارداد مشاوره دیگر با همین شرکت و به نمایندگی همان فرد قبلی، این بار به مبلغ 115 میلیون تومان دارد.

جالب آن که این بار هم این شرکت طی نامه ای خطاب به استاد ارجمند! دکتر یوسف زاده از او می خواهد تا دستور پرداخت مبلغی را به صورت علی الحساب در وجه شرکت صادر نماید. نتیجه این درخواست، موافقت با پرداخت  50 میلیون تومان از بودجه بیت المال است.


باید از رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان پرسید، اساس انتخاب این شرکت ها و افراد برای ارائه خدمات مشاوره چه بوده است؟ آیا این شرکت ها و افراد طی یک مناقصه عادلانه به عنوان مشاور انتخاب شده است؟ نتیجه چنین پرداخت هایی از سبد بیت المال به این شرکت مشاور و سایر افراد و شرکت های مشاور چه بوده است؟ اصلا اساساً جناب یوسف زاده چند مشاور حقیقی و حقوقی دارند و به چند مشاور نیاز دارند؟! تا کنون چقدر از سبد بیت المال صرف مشاورانی شده که به آقای یوسف زاده خدمات مشاوره ای ارائه می دهند؟! 

آیا در گیلان هیچ شرکت مشاوره ای برای ارائه این خدمات (البته اگر واقعا ضرورت داشته) وجود نداشته است؟ نتیجه قرارداد مشاوره قبلی با یک شرکت حقوقی به مبلغ 900 میلیون تومان چه شد؟ آیا بهتر نبود این مبالغ چشمگیر صرف پرداخت معوقات کارکنان مرتبط با دانشگاه علوم پزشکی شود؟ مگر چندی پیش معاون دانشگاه علوم پزشکی گیلان خبر از معوقات 140 میلیارد تومانی کارانه پرسنل دانشگاه علوم پزشکی گیلان نداده بود؟ (اینجا را بخوانید) آیا انعقاد قراردادهای این چنین و هزینه کرد مبالغی که می‌تواند صرف پرداخت معوقه بسیاری از کارکنان این دانشگاه شود، لازم و ضروری است؟!