به گزارش خزر، احمد رمضانپور نرگسی در آخرین جلسه شورا در دو ادعای کاملا صریح و روشن، اولاً مدعی شد که نقشی در انتصابات در بدنه شهرداری رشت نداشته و ثانیاً حضورش در انتخابات شورا به خواست بزرگان بوده است. صحت ادعای اول رمضانپور مبنی بر عدم دخالتش در انتصابات در بدنه شهرداری، را می […]

به گزارش خزر، احمد رمضانپور نرگسی در آخرین جلسه شورا در دو ادعای کاملا صریح و روشن، اولاً مدعی شد که نقشی در انتصابات در بدنه شهرداری رشت نداشته و ثانیاً حضورش در انتخابات شورا به خواست بزرگان بوده است.

صحت ادعای اول رمضانپور مبنی بر عدم دخالتش در انتصابات در بدنه شهرداری، را می بایست در گزارشی جداگانه مورد بررسی قرار داد اما در خصوص ادعای دومش مبنی بر درخواست بزرگان از او برای حضور در انتخابات شورا، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.

اولاً: احمد رمضانپور نرگسی بهمن‌ماه سال گذشته و پیش از آغاز رسمی ثبت‌نام انتخابات شوراها در گفتگو با خبرنگار خزرآنلاین، با تکذیب خبر حضور خود در انتخابات شوراها، گفته بود: طرح این صحبت‌ها حرفی بی‌ربط است، این موضوع شبیه این است که یک استانداری چند وقتی را استراحت کند و پس از گذشت چند وقت بگویند بیایید و فرماندار شوید! کسی که دو دوره نماینده مرکز استان بوده نمی‌آید در انتخابات شورای شهر شرکت کند!

دوماً: حالا که جناب رمضانپور در تضاد کامل با اظهارات پیشین خود، در انتخابات شرکت کرده و مدعی شده که شرکتش در این انتخابات به خواست بزرگان بوده، باید به این سوال پاسخ دهد که قرار است در بدنه شورا به دنبال احقاق حقوق چه کسانی باشد؟ مردمی که به او رای داده اند یا بزرگانی که او را ترغیب به حضور در انتخابات نموده اند؟ امید است ترغیب بزرگان! برای حضور رمضانپور در انتخابات شورا بدون چشمداشت بوده باشد!

سوماً: اگر رمضانپور بر حرف خود پایدار می ماند و در انتخابات شورا شرکت نمی کرد، دکتر بهراد ذاکری هم اکنون یکی از اعضای شورای شهر رشت بود. پزشک اصلاح طلبی که بسیار جوان تر از رمضانپور بوده و عملا با حضور رمضانپور در انتخابات شورا، به کرسی علی البدلی بسنده کرد. این یعنی در صورت عدم حضور رمضانپور، جبهه اصلاحات به دلیل حضور ذاکری در بین اعضای شورا به هیچ عنوان تضعیف نمی شد و چه بسا به دلیل جوانی ذاکری و ارتباطاتش با بدنه شهرداری و شورا حتی کرسی ریاست را هم به دست می آورد. رای بالای ذاکری در نخستین تجربه انتخاباتی اش نشان از اعتماد مردم بر توانایی وی به عنوان یک جوان اصلاح طلب داشته و حضورش در بدنه شورا شاید می توانست مانع از شکست اصلاح طلبان در کسب کرسی ریاست شورا شود چرا که رمضانپور به عنوان بزرگ اصلاح طلبان شورای پنجم در نخستین گام در تصاحب کرسی ریاست شورا، شکست را در مقابل علوی به عنوان جوانترین عضو اصولگرایان شورا پذیرفت.

چهارماً: حضور رمضانپور در انتخابات شورا عملا فرصت حضور یک جوان را در بین اعضای شورا سلب کرد. این در حالی است که مدت هاست بزرگان اصلاح طلبی حداقل در حرف به میدان دادن به جوانان اصرار دارند. اگر ادعای رمضانپور مبنی بر اینکه  حضورش در انتخابات شورا بنا به خواست بزرگان بوده، واقعیت داشت باشد، باید گفت همان بزرگانی که مدعی میدان دادن به جوانان هستند به وقت عمل، ترجیح می دهند به جای یک جوان شاید یک گزینه کاملا همراه با خود را ولو بازنشسته را بر کرسی های تصمیم گیری بنشانند.

پنجماً: جناب رمضانپور بعد از حضور در انتخابات شورا، در گفتگویی مدعی شده باید راه را برای حضور جوانان گیلانی باز کرد (اینجا را بخوانید) کاندیداتوری رمضانپور در انتخابات شورا علی رغم وجود جوانان محبوب اصلاح طلب، میتواند معیار مناسبی بر این باشد که رمضانپور تا چه اندازه اظهاراتی را که خودش بر زبان می راند، قبول دارد!